دیده آیا کسی که چوبه دارچوبه خشک دار گردد، سبزدیده ام من قسم به آن سر سبزچوبه چون چنار گردد سبز ….دیده آیا کسی در این شب تارسبز گردد ز چوبه داری، آفتابی، ستاره ای، ماهی؟ دیده ام من قسم به او، آری! این شعر را او در اینستاگرامش منتشر کرده بود.
او با تجربه زندان غریبه نبود. اگرچه در ایام جوانی یکی از طلبه های حامی حکومت بود و چندین سال بعد هم یکی از اعضای شورای شهر پایتخت بود و از سوی سایر اعضا به عنوان سخنگو انتخاب شده بود.
سال ۱۳۷۷ دکتر «صدیقه وسمقی» ۳۷ ساله بود. او به عنوان عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران تدریس می کرد، ازدواج کرده بود و دخترش، قد کشیده بود وقتی که برای نخستین دوره انتخابات شورای شهر تهران ثبت نام کرد.
وسمقی درباره خودش می گوید:
«کار خودم را از سال ۱۳۵۹ با روزنامه نگاری شروع کردم. ابتدا در روزنامه اطلاعات مشغول به کار شدم و بعد از آن چند سال در مجله سروش، در صفحه ناظران سیاسی، تحلیل سیاسی می نوشتم. بعد از ورود به دانشگاه هم همکاریام را با مطبوعات ادامه دادم. در سال ۱۳۷۶ در آستانه انتخابات دوم خرداد مقالهای نوشتم در نقد مذاکره پنهانی آقای محمد جواد لاریجانی که آن زمان نماینده مجلس بود، ایشان پنهانی با نیک براون در لندن ملاقات و مذاکره کرده بود و من با مقالهای که در روزنامه سلام نوشتم هم متن این مذاکره و هم انجام آن به صورت پنهانی را مورد نقد قرار دادم. بعد از آن مقاله، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه های کشور که خود من هم عضو آن بودم، بیانیه ای داد و از عملکرد آقای لاریجانی انتقاد کرد. در پی این مقاله آقای لاریجانی از من به قوه قضاییه شکایت کرد و محکوم به زندان شدم. این شکایت و به خصوص عملکرد نادرست و غیر قانونی قوه قضاییه و رئیس وقت آن در رابطه با پرونده من و محکوم کردنم به زندان، واکنشهای بسیاری برانگیخت. افشای مضمون مذاکره آقای لاریجانی که به نوعی جلب حمایت انگلیس از جناح راست، جناح وابسته ایشان، بود و در آن تلاش می کرد طرف انگلیسی را متقاعد کند که اگر جناح راست در انتخابات پیروز شود، روابط حسنهای با انگلیس خواهد داشت، به ضرر جناح راست سیاسی در آن زمان در کشور تمام شد. محکوم کردن من هم توسط قوه قضاییه و مداخله مستقیم رئیس قوه قضاییه در این مسئله هم در زیر سوال رفتن عملکرد جناح راست بسیار موثر بود. در پیامد این مسئله من به شهرهای زیادی دعوت شدم و در حمایت جریان اصلاحات و شخص آقای خاتمی سخنرانی کردم، که منجر به آشنایی مردم با دیدگاههایم شد»
او در ادامه این گفتگو که با وبسایت یلدا انجام شده، درباره نحوه انتخابش به عنوان عضو شورای شهر تهران می گوید:
«من نه ستادی تشکیل دادم و نه هزینهای کردم و نه حتی به ستاد گروههای حامیام که تبلیغات میکردند رفت و آمد داشتم. گروههای زیادی از ما حمایت کردند و اسمم را در فهرستهایشان گذاشتند و خودشان هم تبلیغ کردند. تنها فعالیت من، شرکت در جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخی که از نامزدها دعوت میکردند، به خصوص در دانشگاهها بود.
وسمقی از تولد تا انقلاب
صدیقه وسمقی سال ۱۳۴۰ در شهر تهران متولد شد. او هم مانند بقیه هم نسلانش دهه پنجاه را تحصیل کرد و همزمان با تحولات انقلاب ایران دبیرستان را به پایان رساند.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به حوزه علمیه خواهران در مدرسه شهید مطهری رفت و سه سال در آنجا تحصیل کرد و سپس عازم دانشگاه شد.
سال ۱۳۶۲ او به دانشگاه راه یافت و تا مقطع دکتری در رشته «فقه و مبانی حقوق اسلامی» در دانشگاه تهران تحصیل کرد و پس از پایان تحصیلاتش سال ها با درجه استادیار در همین دانشگاه تدریس کرد.
او تا پیش از ورود به شورای شهر علاوه بر تدریس فقه در دانشگاه، به عنوان کارشناس فرهنگی در «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» فعالیت کرد. اما مهمترین نقش وسمقی در این دوران حضورش به عنوان شاعر و نویسنده در محافل فرهنگی بود.
«نماز باران» نام نخستین مجموعه شعر خانم وسمقی است که سال ۱۳۶۸ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. سه سال بعد از آن هم او کتاب «گنجینه های قدس» را ترجمه کرده و توسط همین نشر به چاپ رساند. همچنین ترجمه دو کتاب «لحن الخلود» و «مدینه منوره» که در سال ۱۳۷۲ از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد،محصول همکاری وسمقی با این نهاد فرهنگی است.
جبهه و روزنامه و دانشگاه
او چه در دوران دانشجویی و چه در دوران تدریس و تحقیق در دانشگاه بانویی کوشا و فعال در عرصه فعالیت های مطبوعاتی و فرهنگی بود . وسمقی سال ۱۳۵۹ و پس آغاز جنگ تحمیلی عراق به ایران برای نخستین بار به جبهه رفت. او در گفتگویی با روزنامه مستقل در این باره می گوید:
«در روزنامهی اطلاعات کار میکردم. خبرنگار نبودم اما به مسئولان گفتم که کارت خبرنگاری میخواهم تا به جبهه بروم. کسی مخالفت نکرد. هنوز فضا بسته نشده بود. دی ماه ۵۹ بود و حدوداً سه ماه از شروع جنگ میگذشت و بخش وسیعی از خرمشهر اشغال شده بود. آبادان نیز در محاصرهی عراقیها قرار داشت. مقدمات رفتن به جبهه را فراهم کردم. از شورای عالی دفاع باید مجوز میگرفتم. یادم است که به دکتر چمران برای این کار مراجعه کردم. این کارها که انجام شد، شبی به پدرم گفتم که میخواهم به جبهه بروم»
سرانجام پدر نیز در این سفر همراه دختر شد تا این سفر انجام شود. صدیقه وسمقی در فاصله بین سال های ۱۳۵۹ و۱۳۶۰ سه بار به جبهه رفت و آبادان، سوسنگرد، امیدیه شهرهایی هستند که او در ایام جنگ به آنجا سفر کرد.او در ادامه همین گفتگو می گوید:
بار دوم با دو تن از دوستانم فریبا کاظمی، خواهر خانم زهرا رهنورد و بتول بطحایی که هر دو با مجله «راه زینب» همکاری داشتند به جبهه رفتم.
پایان جنگ اما او سخت مشغول تحصیل در دانشگاه بود و شعر به دغدغه ای مهم برایش تبدیل شده بود. ده سال پس از پایان جنگ بود که صدیقه وسمقی با حضور در نخستین انتخابات شورای شهر به این شورا راه یابد. او در این دوران علاوه بر تالیف آثار پژوهشی در دانشگاه، کتاب «پرسه در دیار خدایان» را ترجمه کرده و با همکاری انتشارات روزنامه اطلاعات به دست چاپ سپرد.
وسمقی و اصلاح طلبان و انتخابات
نام صدیقه وسمقی در همه لیست های انتخاباتی اصلاح طلبان دیده می شد و سرانجام پس از پیروزی و انتخابش از سوی مردم تهران از سوی سایر اعضای شورا هم به عنوان سخنگوی این نهاد برگزیده شد.
او طی سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ علاوه بر نمایندگی مردم تهران در شورای شهر، مدتی هم در هیئت منصفه مطبوعات عضویت داشت.
دکتر وسمقی درباره حضور زنان در شورای شهر و تجربه اش از حضور در شورای شهر اول تهران می گوید: من از اول هم که وارد شورا شدم خودم اینجوری نگاه نمیکردم که من یک زنم و برای خودم برنامه خاص زنانه تعریف کنم. این کار را نمیکردم هنوز هم نمیکنم. من خودم را یک انسان، یک شهروند میدانم که معتقدم باید در تمام امور جامعه خودم در تصمیم گیریها و تصمیم سازیها وکالت داشته باشم.به این واقعیت هم توجه دارم که چون نسبت به زنان تبعیض شدیدی وجود داشته و این موضوع زنان نیاز به توجه ویژه هم دارد درکنار مسائل دیگر. اما زمانی که من به شورا میرفتم نگاهم این نبود که بخواهم به مسائل زنان توجه خاص داشته باشم. بلکه در کنار کارهای دیگر به این هم توجه میکردیم. چون تز من همیشه این بوده که اگر میخواهی تبعیض علیه زنان برداشته شود زنان باید در تمام امور کشور مداخله داشته باشند. من با اینکه بگویید زنان باید بیایند در حل مسائل زنان مشارکت کنند و به این ترتیب تبعیض علیه زنان برداشته شود مخالفم.
صدیقه وسمقی در شورای شهر
وسمقی در ادامه این گفتگو در پاسخ به پرسشی درباره این که اگر دوباره به شورا بازگردید چه کار متفاوتی خواهید کرد؟ می گوید:
اگر من دوباره به شورا میرفتم به جای این که به مسائل خیلی جزیی بپردازیم و دائما بخواهیم که کارهای شهرداری را زیر نظر بگیریم و مداخله بکنیم در کار شهرداری و شهردار و اینها به نظرم ما خیلی بهتر بود که بیاییم و درباره شورایی که تازه دارد شکل میگیرد یک مطالعه دقیق کنیم و جایگاه شورا را تعریف درستی بکنیم که این شورا بتواند در مدیریت شهری واقعا نقش آفرینی بکند. و بعد هم شورا فقط سیاست گذاری کند و بتواند سازو کاری را تعریف بکند که سیاست هایی را که تعیین میکند بتواند پیش ببرد. ببینید ما مدیریت شهری بیماری داریم. نهادها متعددی در شهر تاثیر میگذارند و اینها با هم اصلا ارتباط ندارند و با همدیگر تصمیم گیری نمیکنند.
او که تا پیش از عضویت در شورای شهر تنها در انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها عضویت داشت ، پس از پایان دوران حضور در شورا که همزمان با تکاپوی سیاسی اصلاح طلبان در دولت خاتمی بود به چهره ای سیاسی و فرهنگی در ابعاد ملی تبدیل شده بود. او پس از پایان کارش در شورا دوباره به دانشگاه بازگشت و فراغت بیشتر بستر مناسبی برای ادامه فعالیت های نوشتاری و تولید آثار فکری او بود. انتشار کتاب «زن، فقه، اسلام» به همت انتشارات صمدیه و مجموعه شعر «توصیف دردهای مذاب» حاصل این دوره است . اگر چه کتاب «حتماً راهی هست» سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات خاوران منتشر شد ولی محتوای کتاب برگرفته از خاطرات و تجربیات خانم وسمقی از سال های حضور و کوشش هایش در شورای شهر تهران است.
از مدح تا نقد رهبر
می سپارم به نهر یادت رامی روم تا کرانه ی امید از خیال وصال تو ای دوست می شود شام تیره صبح سپیداین ابیات بخشی از شعری است که وسمقی آن را به «آیت الله خمینی» تقدیم کرده است. این شعر که سال … در صفحه شعر مجله ادبستان منتشر شده است خود به روشنی گویای ارادت قلبی و باور عمیق او به رهبر انقلاب است اما جدیت در حقیقت جویی او را به نقطه ای می رساند که در سال ۱۳۹۶ وی یکی از شش نفری است که در بیانیهای اعتراضشان را نسبت به حکم ۲۱ سال زندان احمد منتظری ابراز کردهاند. آنها همچنین اعدامهای سال ۶۷ را از سیاهترین اوراق کارنامه جمهوری اسلامی دانستهاند.
نویسندگان این بیانیه انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری در دیدارش با اعضای هیأت تصمیمگیرنده درباره اعدامهای سال ۶۷ را “تاکید مجددی بر خلاف قانون و خلاف شرع بودن آن اعدامها” دانسته و نوشتهاند: «کسانی که معتقدند آن اعدامها مایه افتخار آنان بوده است و انجام وظیفه کردهاند، نه تنها نمیبایست از بازگویی کارنامه افتخارات خویش نگران شوند بلکه خود باید به انتشار این سند افتخار اقدام میکردند».
در واقع این بیانیه نشان می دهد اون چطور در طول زمان از یکی از مریدان خمینی تبدیل به منتقدی شده است که کارنامه وی در آن دوران را سیاه می داند.
اگرچه صدیقه وسمقی از ابتدای حضورش در فضای سیاسی کشور به عنوان یک چهره اصلاح طلب یا استادی که در جمع نواندیشان دینی به اندیشیدن و انعکاس یافته هایش به جامعه شناخته شده بود اما آثار، کتب ، پژوهش ها و سخنان و مواضع وی ارتباط مستقیم با مشکلات و مسائل حقوق زنان داشت و می توان گفت که او یکی از فعالان پرتکاپو در عرصه احیا، حمایت و دفاع از حقوق زنان به شمار ی رود.
سال 1390 و در پی افزایش فشارها بر فعالیت روشنفکران و منتقدان، صدیقه وسمقی ایران را ترک کرد و به عنوان استاد میهمان در دپارتمان اسلامشناسی دانشگاه گوتینگن آلمان مشغول به فعالیت شد. او در همین زمینه با دانشگاه اوپسالای سوئد نیز همکاری داشت. اقامت پنج شش ساله وی در خارج از کشور با تداوم تحولات جنبش سبز و اعتراضات و اتفاقات پس از آن همزمان بود .او در این دوران نیز با سایت زیتون همکاری داشت بعضی از یادداشت ها و دیدگاه های او در این سایت و برخی رسانه های همسو منعکس می شد.
وسمقی و اولین محکومیت به زندان
مهرماه ۹۶ با وجود اينكه توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام «فعاليت تبليغي عليه نظام» به ۵ سال حبس تعزيري محكوم شده بود، به ايران بازگشت. او در بدو ورود در فرودگاه بازداشت و بعد از چند روز آزاد شد.
چند هفته بعد، در روز سيام مهرماه ۹۶ در دادگاهي به رياست «قاضي مقيسه» و با دستور او، خانم وسمقی به زندان منتقل شد و ۱۴ روز بعد (چهاردهم آبان) با توديع وثيقه آزاد شد. در نهايت ارديبهشتماه ۹۷، دادگاه تجديد نظر ۵ سال حبس تعزيري او را به ۵ سال حبس تعليقي تبديل كرد. اما اين پايان ماجراي اين كنشگر مدني نبود.
صدیقه وسمقی و انتخاب حق پوشش
دی ماه سال ۱۳۹۷ و در پی پیشنهاد علی مطهری مبنی بر رفراندوم درباره حجاب اجباری در کشور در کانال تلگرامی اش نوشت :
دی ماه سال ۱۳۹۷ او در یادداشتی تلگرامی با عنوان «رفراندوم در مورد حجاب!» به پیشنهاد «علی مطهری» نایب رییس وقت مجلس برای رفراندوم بر سر حجاب، واکنش نشان داد و نوشت: انتخاب پوشش یک حق فردی است، به همین دلیل با هیچ ابزاری نباید آن را نقض نمود و از افراد ساقط کرد.
او با تاکید بر این که وضع قانون برای سلب حقوق فردی از جمله حق انتخاب پوشش، سوء استفادهی ابزاری از قانون در جهت خلاف کارکرد معقول و حقوقی آن است؛ افزود:
قانون برای دفاع از حقوق وضع میشود و نه برای نقض آن! حتی اگر چنانکه برخی معتقدند حجاب را یک تکلیف شرعی بدانیم، باز هم انتخاب آن را نمیتوانیم یک تکلیف بدانیم. بلکه انتخاب آن یک حق است!
یکم اسفند ماه همین سال او با حضور در میزگردی رسانه ایی و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا تکلیف اصلاح طلبان و احزاب اصلاح طلب با مسالهی حجاب در درون خودشان روشن هست یا خیر، گفت:
خیر؛ به این خاطر که همانطور که اشاره کردم، این موضوع به عنوان مسالهای دینی مطرح شده است و موضوعی سیاسی نیست که شما بتوانید حزبی یا جناحی با آن برخورد کنید. در درون اصلاح طلبان هم ممکن است افرادی باشند که از لحاظ افکار دینی رادیکال باشند، اما مواضع سیاسیشان اصلاحطلبانه باشد. به همین خاطر در درون اصلاح طلبان هم نمیشود گفت که همه در این مورد یکجور فکر میکنند.
مرداد ماه سال ۱۳۹۸ دکتر وسمقی در مصاحبه ای با سایت انصاف نیوز درباره ازدواج سفید و حکم فقهی «معاطات» با اشاره به اینکه «معضلات ازدواج جوانان در خواندن و نخواندن صیغهی عقد نیست»گفت :
ازدواج سفید نیز اگر با قصد زندگی مشترک انجام شود و طرفین به ضوابط و قوانین اخلاقی متعارف احترام بگذارند، مشروعیت دارد.
وی در ادامه سخنانش اضافه کرد:
مشروعیت بخشیدن به روابط جوانان با طرح موضوعاتی مثل ازدواج معاطاتی مشکلی را حل نمیکند. ما در حوزهی قوانین مدنی مشکلات اساسی داریم. جوانان از دین و سنت گریزان هستند. از لحاظ اقتصادی و اجتماعی جوانان برای ازدواج با مشکلات بزرگی روبرو هستند. مشکل امروز مشکل مشروعیت و یا عدم مشروعیت روابط نیست، پرداختن به این گونه بحثها انحراف از اصل موضوع و نشناختن موضوع اصلی است!
ممنوع الخروجی بابت اظهار نظرات
یک ماه بعد و در آغاز مهرماه همین سال در حالی که وی برای شرکت در یک سمینار، پس از طی همهی تشریفات قانونی (پرداخت عوارض خروج، صدور کارت پرواز و حتی زدن مهر خروج در گذرنامه اش)، قصد خروج از کشور را داشت، با ممانعت ماموران امنیتی فرودگاه رو به رو شد. ایشان در مرحله سوار شدن به هواپیما به او اعلام کردند در رابطه با یک پرونده در دادسرای اوین ممنوع الخروج شده است!
بیانیه ۷۷ نفر در سال ۱۳۹۸
آبانماه ۹۸، بيانيهاي موسوم به بيانيه ۷۷ نفر را امضا كرد. بيانيهاي كه پاي وسمقي و ديگر همفكرانش را به دادگاه باز کرد و منجر به صدور حكم براي آنها شد. دادگاه شكايت از وسمقي بهدليل امضاي بيانيه۷۷ نفر، چهارم تیرماه برگزار شد. دادگاهي كه وسمقي از حضور در آن خودداري كرد و محمود عليزاده طباطبايي به عنوان وكيل او به تنهايي در آن حاضر شد. در نهايت صديقه وسمقي به دليل امضاي اين بيانيه كه بسياري آن را نه يك اقدام امنيتي و چنانچه در اتهامش آمده «تبليغ عليه نظام» كه «نقد» و لااقل مصداق جرمي سياسي ميدانند، به يك سال حبس محکوم شد.
کتاب «مسیر پیامبری» که در آبان ماه سال ۱۴۰۰ به صورت مجازی منتشر شد پروژه ای جنجالی و پرحاشیه برای وسمقی بود.
او در این کتاب با طرح چندین پرسش گوناگون از جمله اینکه چرا وحی بر زنان نازل نشده است؟ یا چرا پیامبران از خاورمیانه بوده اند نه از جاهای دیگر؟ نتیجه گرفته اند پس اساسا وحی از جانب خدا نیست چون خدای پیامبران باید برای همه باشد و با همه نسبت داشته باشد؟!
«هر چه در پیام پیامبران جستجو می کنم به خدا نمی رسم» نگارش این جمله در کتاب «مسیر پیامبری» واکنش های بسیاری زیادی را به دنبال داشت به طوری که عده ای از همفکران و همکاران دانشگاهی اش او را متهم به تعجیل و سطحی نگری کردند.
یازدهم شهریور ماه سال ۱۴۰۱ وی طی مصاحبه ای با بیان اینکه «سرعت و روند حرکت مردم بیش از روشنفکری دینی بوده است»، گفت: بخشی از جامعه همچنان وفادار به دین سنتی است و بخشی هم وفادار به قرائتهای جدید از دین؛ اما بخش بزرگی از دین عبور کرده و خواهند کرد. شاید تا چند نسل مواجه با کسانی باشیم که دینگریز هستند و در آن پاسخهای قانعکنندهای را برای پرسشها خود پیدا نمیکنند اما ممکن است در آینده باز هم گرایشهایی به دین پیدا شود، به دین متحولشده که با زندگی سازگار شود!
یکی دیگر از اقدامات وسمقی در این ایام ارسال پیام تسلیت به مناسبت چهلمین روز درگذشت دکتر «سید ابوالحسن بنی صدر» نخستین رییس جمهور ایران بعد از انقلاب بود.
نامه به آیت الله خامنه ای
روزهای نخست سال ۱۴۰۲ بود که در پی اعتراضات سال گذشته رهبر ایران طی سخنانی بی حجابی را حرام شرعی و سیاسی توصیف کرد. دکتر وسمقی در واکنش به این موضع گیری آیت الله خامنه ای طی نامه ای از وی خواست که توضیح دهد ؛ چرا در حالی که در قرآن بر لزوم پوشاندن موی سر برای زنان تصریح نشده، الگوی سخت گیرانه جمهوری اسلامی برای پوشش زنان بر کدام دلایل قطعی و خدشه ناپذیر دینی است ؟ و با کدام استدلال استوار شدهاست؟
او همچنین مسئولیت تمام پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی اجرای حجاب اجباری را متوجه رهبر جمهوری اسلامی دانست.
کشف حجاب صدیقه وسمقی
مهرماه سال ۱۴۰۲ او با انتشار ویدیویی در اینستاگرام، کشف حجاب کرد و در مورد حجاب و مهسا امینی و آرمیتا گراوند صدیقه وسمقی در توییتر نوشت:
بیحجاب شدن یک فرد مبارزه با حجاب اجباری نیست صرفا تغییر عقیده شخصی است و ربطی به ساحت سیاست ندارد.
بازداشت در روزهای آخر سال و تشدید بیماری
روز پنج شنبه ۲۶ اسفندماه سال ۱۴۰۲ «محمد ابراهیمزاده» همسر صدیقه وسمقی از بازداشت این حقوقدان، اسلامپژوه و تحلیلگر مسائل سیاسی،اجتماعی خبر داد و گفت: هنوز هیچ اطلاعی از وضعیت محل نگهداری یا نهاد بازداشتکننده به شکل شفاف ندارم و منتظر تماس همسرم هست.
علیزاده طباطبائی، وکیل صديقه وسمقي با بیان این خبر که موکلش با درخواست اعاده دادرسي موافق نیست، و محکومیت يك سال حبس ایشان قطعي شده است، در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا اظهار داشت :با توجه به وضعيت جسمي وسمقي، به نظرم پزشكي قانوني اجازه تحمل حبس به ايشان نخواهد داد و عدم تحمل حبس براي ايشان در نظر گرفته ميشود.
اشاره علیزاده طباطبایی درباره مساله بیماری صدیقه وسمقی است. او مبتلا به بیماری RP است.
RP یا همان رتینیت پیگمانتوزا خبر از وجود یک بیماری چشمی می دهد. یک بیماری ارثی چشمی که باعث اختلال بینایی می شود. در مراحل اولیه فرد در ساعاتی از شب دچار مشکل شده و با پیشرفت بیماری دید او در روز نیز کاهش پیدا می کند. علت کاهش دید ناشی از زوال تدریجی گیرنده های نوری شبکیه می باشد.
صدیقه وسمقی به دلیل این بیماری تقریبا بینایی خود را از دست داده و ضعف بینایی شدید دارد و تصور می شد با توجه به این شرایط بحرانی دستکم پزشکی قانونی برای وی حکم عدم تحمل کیفر صادر کند.
نایاک دستگیری خانم وسمقی را به شدت محکوم میکند و از مقامات جمهوری اسلامی میخواهد که به سرعت نسبت به آزادی خانم وسمقی و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی اقدام کند.
Back to top