fbpx
X
September 26, 2023

تصنیف مهدی یراحی: مبارزه برای عدالت و آزادی بیان

او خواننده و آهنگساز است اما در گفتگوهایش می گوید روی دو چیز ادعا دارد:آشپزی و رفاقت!

شاید هنگام شنیدن این جمله لبخندی بر لبان مخاطبان بنشیند اما همیشه و به خصوص در این روزها او می کوشد تا به معنای واقعی ادعاهایش را اثبات کند.

همان روز که با خودش تصمیم گرفت با مخاطبان، هواداران و هموطنانش رفیق باشد و همواره کنار رفقایش بایستد و یا هر بار که آهنگی خواند کوشید تا بهترین ترانه و ملودی را با صدای مردانه اش ترکیب کند و نتیجه، دستپختی دلپذیر و مقبول باشد؛ به ادعایش عمل کرد.  

«مهدی یراحی» در نیمه دوم آبان ماه سال ۱۳۶۰متولد شد. بچه اهواز است و در منطقه «زیتون کارمندی»که محله ای نسبتا شلوغ در بخش شرقی اهواز است، قد کشیده است.

مثل هر پسر ایرانی خوش صدای دیگری، صدایش، او را به قرائت قرآن و عضویت و تکخوانی در گروه سرود مدرسه پیوند زد.

نوجوانی اش با عشق به سینما شروع شد و موسیقی کلاسیک هم برایش جذابیت داشت. 

ابتدا تصمیم داشت کارگردان سینما شود. این نوجوان مستعد علاقه بسیار زیادی هم به موسیقی داشت و خودش به تنهایی ساز به دست گرفت و نواختن گیتار و پیانو را آموخت. پس از آن که تحصیلات دوره راهنمایی را تمام کرد، شاگرد «علی کسرایی» شد تا تئوری موسیقی و آهنگسازی را از وی بیاموزد. استادی که به گفته خودش تنها معلم او بود.

وقتی راهی تهران شد که دیپلمش را در رشته کامپیوتر گرفته بود. اواخر سال ۱۳۷۹به پایتخت رسید و از ابتدای ورود به تهران مشتاقانه کوشش کرد تا بتواند میان اهالی موسیقی جایگاهی برای خودش دست و پا کند.

هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که آلبوم «هجرت» را تدارک دید. اما این آلبوم مجوز نگرفت و به ناچار آهنگسازی برای سایر خوانندگان، حرفه اش شد.

«سعید شهروز»،«داریوش اقبالی»،«بهروز صفاریان»،«علی لهراسبی»، «سیروان خسروی» و «حسین زمان» اسامی تعدادی از خوانندگانی است که او برایشان آهنگسازی کرده است. این دوره ده ساله فرصتی برای آشنایی و همکاری اش با اهالی موسیقی و بازار موزیک بود. معاشرت با «محسن چاوشی» که خواننده ای شهیر و همشهری او بود به رفاقت مبدل شد و همین دوستی موجب آشنایی اش با «احسان علیخانی» را مقدر ساخت. رفاقتی که تا مرحله برادری پیش رفت و به همین دلیل توانست راه را برای اجرای ترانه هایش در برنامه های پرمخاطب تلویزیون باز کند.

ماه رمضان سال ۱۳۸۸ بود که هرشب صدایش با آهنگ «هوای تو» در برنامه «ماه عسل»که توسط احسان علیخانی تهیه و اجرا می شد، به گوش مخاطبان سومین شبکه سیما رسید و مورد توجه قرار گرفت.

اما این تجربه اول او نبود. دو سال پیش هم بینندگان شبکه تهران آهنگ «منو رها کن» را که با ترانه ای از «روزبه بمانی» ساخته و خوانده بود به عنوان تیتراژ برنامه «شب شیشه ای» شنیده بودند.

این برنامه که توسط «رضا رشیدپور» در اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ اجرا و پخش می شد حاوی گفتگوهای جنجالی با چهره های مهم سیاسی و اجتماعی و ورزشی بود و قرار بود تا پایان تابستان ادامه یابد، اما به ناگاه متوقف شد.

این دو برنامه پرمخاطب به علاوه حضور در تیتراژ دو برنامه دیگر با عناوین «منو زیر سایه خودت بگیر» و «کمی متفاوت» آغاز مسیری بودند تا او بتواند سال ۱۳۹۰ نخستین آلبومش به نام «منو رها کن» را روانه بازار کند. 

آغاز دهه نود، آغاز دومین دهه از حضور حرفه ای اش در عرصه موسیقی بود و تازه سال های خوانندگی و شهرت و استقبال از آثارش شروع شده بود. او جوانی خوش سیما، مودب و بی حاشیه بود که به پشتوانه ده سال کار مستمر و ارتباطات گسترده ای که داشت، مهمان جذابی برای برنامه های تلویزیون  قلمداد می شد.

از سوی دیگر به شدت روی کیفیت آثارش سخت گیر بود و اغلب آهنگ هایش، اشعار و ترانه های زیبا و پرمعنایی داشتند. شش دانگ صدا داشت و از اجرای زنده در برنامه های تلویزیونی استقبال می کرد. علاوه بر این ها، شاید کمک دوستان با نفوذی همچون علیخانی و رشیدپور موجب شد تا فرصت های فراوانی برای حضور در برنامه های جوان پسند «صدا و سیما» برایش فراهم شود. حضوری که به گفته سازندگان آن برنامه ها همواره با بهترین بازتاب ها و استقبال بینندگان و مخاطبان همراه بود.

او به سرعت پله های راه دشوار چهره شدن را طی کرد.

معمولا در توصیف راه پیموده شده می گفت که مادرش مهمترین مشوق وی در کار موزیک بوده ست و پدرش هم از او حمایت کرده است. در سال ۱۳۹۲ دومین آلبومش به اسم «امپراطور» را منتشر کرد. آلبومی که نامش از سوی طرفداران به لقب خواننده اش مبدل شد و او را امپراطور موسیقی پاپ نامیدند. بالاخره در تابستان همین سال فرصت مهیا شد و تا پس از انتشار دو آلبوم؛ کنسرت برگزارکند. سرانجام روزهای پانزدهم و شانزدهم مردادماه سال ۱۳۹۲ موفق شد نخستین کنسرتش را در سالن همایش های «برج میلاد» تهران برگزار کند و روی صحنه بخواند.

در پی موفقیت این برنامه،کنسرت پاییزی در مهرماه و کنسرت زمستانه اش در بهمن ماه، همین سال برگزار شد.

نیمه اول سال ۱۳۹۳ را هم با کنسرت شروع کرد و طرفدارانش در «رشت» و «مازندران» و «بندرعباس» توانستند صدایش را از نزدیک بشنوند.

«مهدی یراحی» که به هنگام معرفی، حرف «ر» در نام خانوادگی اش را تکرار می کرد و در توضیح آن می گفت که نام اجدادی اش «جراحی» بوده است به اعراب ساکن خوزستان تعلق داشت و با صراحت خودش را «عربِ ایرانی» معرفی می کرد.

زبان عربی را از سرزمین پدری اش به یادگار داشت و در عرصه موسیقی همواره نیم نگاهی به ترانه های عربی داشت و «ام کلثوم» و «عبدالحلیم حافظ» خوانندگان محبوبش در جهان عرب هستند.

او در ابتدای راهش دو آهنگ «علی مودک» و «من علمک» را با ترانه های «عزیز الرسام» و بر اساس ملودی های مشهور «کاظم الساهر»که خواننده ای عراقی تبار و مشهور در جهان عرب است، خواند. اجرای این آهنگ ها موجب محبوبیت فراوان او در خوزستان شد.

تابستان سال ۹۳  مهدی یراحی آهنگی به اسم «اذان» منتشر کرد.

او در این کار، با ملودی و سبک خودش اذان داد و «هومن نامداری» هم آن را تنظیم کرد. انتشار این اذان دلنشین توسط یک خواننده مسلمان بازتاب های بسیاری در خارج از کشور به همراه داشت و اذان به یکی از آثار پر شنونده وی تبدیل شد.

«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه، «محمد حدید» میلیونر آمریکایی، «اریک آبیدال» بازیکن سابق بارسلونا و از مدیران فعلی باشگاه، «فرنچ مونتانا» رَپر مشهور آمریکایی مراکشی، «سیبل جان» خواننده ترک، «دیدا دیافات» قهرمان کیک بوکسینگ جهان؛ برخی از چهره‌هایی بودندکه به انتشار اذان از سوی «مهدی یراحی» واکنش نشان داده و یا آن را در صفحه شخصی خود باز نشر کردند.

شش سال بعد مجله لبنانی «رصیف ۲۲» در مطلبی با عنوان «از ترکیه تا آمریکا را با نوای دلنشین اذانش درنوردید، درحالی‌که در وطن خودش صدایی ممنوعه است» با ذکر ماجرای جالبی که در ابتدا برخی این اذان را متعلق به نخستین نسل از مسلمانان اندلس تلقی کرده بودند و نمی دانستند که صدای کیست؟! به معرفی «مهدی یراحی» و آثارش و تشریح وضعیت اجتماعی و سیاسی وی در ایران پرداخت. شاید ریشه چنین کار درخشانی این بودکه به گفته خودش بین ۱۰ تا ۱۳ سالگی ضمن شرکت در مسابقات تلاوت قرآن، ناخودآگاه مجذوب موسیقی درونی آیه ها و آهنگ چینش کلمات آن شده بود.

پاییز آن سال ، اوقات ناخوشایندی برایش بود. او از مهرماه دچار عارضه پولیپ حنجره شد و به تجویز پزشکان ناچار شد از آواز خواندن خودداری کند. برای بهبودی و رهایی از این وضعیت بغرنج با شدت فرآیند درمان را دنبال کرد و چند سال بعد که مهمان رامبد جوان در برنامه خندوانه بود این ماجرا را علنی کرد.

اوگفت روزانه مقدار زیادی آب می نوشد و علتش را به فرآیند درمان بیماری و سرعت معالجه اش مرتبط کرد.

زمستان سال ۹۳  علاوه بر بهبودی موفق شده بود تا مجوز برگزاری کنسرت در زادگاهش را بگیرد. نخستین کنسرت وی در سینما «استقلال» شهر «اهواز» در بهمن ماه همین سال برگزار شد.

او که پیشتر گفته بود از بین خوانندگان ایرانی آواز استاد محمدرضا شجریان، فرهاد مهراد، ابراهیم حامدی، داریوش اقبالی، معین، فریدون فروغی و مرحوم هایده را بسیار می پسندد، در سال 93 دوباره و مانند سال قبل آهنگ تیتراژ پایانی برنامه ماه عسل را خواند. دوران جدیدی را شروع کرده بود و در این دوران مجری و تهیه کننده برنامه ماه عسل نزدیکترین دوستش بود، به طوری گفته بود: من «احسان علیخانی» را به عنوان برادرم انتخاب کردم. در رفاقت تمام قد پشت من ایستاده و حمایتش در زندگی خصوصی من لحظه به لحظه دیده می شود.

او خودش را به عنوان بخشی از عوامل برنامه می دانست و با تمام توان تیتراژ پایانی برنامه در سال ۹۳  را خواند. این آهنگ که با عنوان «هرجای دنیایی دلم اونجاست» شناخته شد از سروده های «روزبه بمانی» بود و استقبال فراوان بینندگان برنامه از آن، به شهرت خواننده اش افزود. آهنگی که در چندین مصاحبه، آن را به عنوان یکی از آثار مورد علاقه اش معرفی کرد.

«مثل مجسمه» نام سومین آلبوم وی بود که در تیرماه سال ۱۳۹۴  منتشر شد.آلبومی که حاوی دوازده قطعه موسیقی بود و تنها ظرف دو هفته پس از پیش فروش در سایت بیپ تونز توانست رکورد پرفروش‌ترین آلبوم منتشر نشده را نصیب خود کند.

در شناسنامه این آلبوم نام «امیرعلی بهادری»، نامی جدید در بین همکاران او بود که بیشتر از بقیه هم تکرار شده بود. این چهره تازه سراینده چهار ترانه از قطعات این آلبوم و آهنگساز 5 قطعه از این مجموعه 12 تایی بود.آلبوم «مثل مجسمه» دو سال بعد از آلبوم «امپراطور» منتشر شد و این در حالی بود که آلبوم امپراطور برنده تندیس بهترین آلبوم موسیقی پاپ از دومین جشنواره سالانه وب سایت «موسیقی ما» شده بود و آهنگ «امپراطور» به شدت مورد استقبال و تحسین مخاطبان موسیقی پاپ قرارگرفته بود.

بعد از انتشار آلبوم جدید بود دوباره کنسرت های جدیدش را شروع کرد و این بار برای تقویت تور کنسرت ها در سراسر کشور «مهدی کرد»که فردی شناخته شده و کارآمد بود، مدیریت برنامه هایش را بر عهده گرفت. او همواره در مواجهه با پرسش های سخت که پاسخ شان نیاز به مقایسه خود با دیگران داشت می گفت: من با خودم رقابت می کنم.

شاید همین رقابت باعث شد تا چهارمین آلبومش که شامل ده قطعه موسیقی بود را یک سال بعد منتشر کند. مراسم رونمایی آلبوم «آینه قدی» در تاریخ نوزدهم بهمن ماه سال ۱۳۹۵  با حضور عوامل اثر، دوستان و همکاران برگزار شد. در این مراسم «زهرا عاملی» که ترانه هایش در آلبوم های نخست او خوانده شد بود،گفت: امروز برای من مهدی یراحی آینه قدی موسیقی پاپ است.

سال بعد همین آلبوم در سی و سومین دوره از «جشنواره موسیقی فجر» جایزه «باربد» را به خود اختصاص داد. این جشنواره مهمترین عرصه جهت ارزیابی و رقابت اهالی موسیقی در سراسر کشور است.

کسانی که در مراسم رونمایی از آلبوم «آینه قدی» حضور داشتند شاهد دو اتفاق ویژه بودند. آهنگ «نگو نگفتی»که با ترانه ای از روزبه بمانی برای تیتراژ پایانی برنامه ماه عسل در سال 95 آماده شده ولی به علت عدم صدور مجوز از صدا و سیما پخش نشده بود،آخرین قطعه این آلبوم بود و همچنین قطعه «نفس»که برای فیلم سینمایی «نفس» ساخته «نرگس آبیار» توسط مهدی یراحی خوانده شده بود، در فهرست آهنگ های این آلبوم قرار داشت.

یک سال بعد هم او قطعه «بیست و یک روزبعد» را برای تیتراژ پایانی فیلم «بیست و یک روز بعد» که ساخته «محمدرضا خردمندان» است، خواند.

این فیلم که در پاییز سال ۹۵  تولید شد، محصول «سازمان توسعه سینمایی سوره» است  و در چهل و هشتمین دوره «جشنواره بین المللی رشد» تندیس بهترین فیلم را به خود اختصاص داد.

همچنین پس از تولید موسیقی تیتراژ پایانی فیلم که دومین همکاری اش با پروژه های سینمایی بود و کمی بعد از اکران آن، موزیک ویدیویی اختصاصی با بازی خواننده و به کارگردانی «سپهر وکیلی»  که برای این قطعه ساخته شده بود، منتشر شد. این موزیک ویدیو در مدت کوتاهی رتبه پربازدیدترین آهنگش را در اپلیکیشن «رادیو جوان» به دست آورد.

آخرین روز شهریور ماه سال ۱۳۹۵  بالاخره او توانست به یکی از وعده هایش عمل کند. یک سال قبل از این تاریخ در یک برنامه تلویزیونی وعده کرده بود که دو کنسرت رایگان برگزار کند، یکی برای کودکان حاشیه شهر و دومی برای مردم خرمشهر.

سرانجام او و گروهش با تمام امکانات حرفه ای به پاکدشت رفتند و در آخرین شب تابستان برای ساکنان کوره های آجرپزی کنسرت برگزار کردند و در پایان هم یک وعده غذا برای شام بین حاضران که در حدود 800 نفر بودند، توزیع شد.

فضای کارها و آهنگهای او هر روز بیشتر از دیروز انتقادی و اعتراضی می شد. سال ۹۶  آهنگ «چه چیزا شنیدم» را منتشر کرد و آن را اشاره ای به مدعیان دروغین ارتباط با حجت بن الحسن، مروجین خرافه و متحجران دانست که تلاش در مصادره به مطلوب شخصیت‌های مذهبی و استفاده ابزاری از دین دارند، دانست. 

نیمه دوم دهه نود او در نگاه دوستان و مخاطبانش چهره ای متفاوت به خودگرفت. «مهدی یراحی» که از این پس به عنوان مهمترین خواننده ترانه های اعتراضی در داخل کشور شناخته می شد، به کنشگری در فضای جامعه مدنی هم پرداخت.

نامه انتقادی و سرگشاده وی به «حسن روحانی» رییس جمهور وقت که بلافاصله پس از اعتراضات دی ماه سال ۹۶  منتشر شد یکی از نمونه های این کنشگری بود.

 این نامه که با عنوان «پای انتخابتان بایستید» و با کمی سانسور در روزنامه «شرق» منتشر شد، بر حق مردم برای برخورداری از فضای باز سیاسی تاکید داشت. اما این نامه اولین گام او نبود. زیرا چهار سال پیش در چهارمین «زنجیره انسانی حمایت از کارون» حضورش ازدحام و استقبال مردم را در پی داشت و بابت همین حضور به «پلیس امنیت» اهواز احضار شد. او در ادامه این راه تصمیم گرفت تا از تریبون صحنه و از انعکاس صدایش هم برای پیگیری مطالبات و کنشگری بهره گیرد. ارتباط و آشنایی بیشتر با  اهالی زادگاهش به اضافه تشدید مشکلات اقلیمی و بحران خشکسالی و ریزگردها در خوزستان باعث شد تا بیشتر از بقیه موارد مشکلات خوزستان توجه اش را جلب کند.

نخستین بار در بیست و دوم اردیبهشت ماه سال ۹۳ که در تهران کنسرت داشت ، بطری آب گل آلود«کارون» را با خود به روی صحنه برد . بهمن ماه همان سال زمانی که نخستین کنسرت وی در در اهواز برگزار شد، در اقدامی نمادین و در اعتراض به آلودگی هوا با ماسک به روی صحنه رفت که منجر به احضار و بازجویی از او شد. یک سال بعد او تک آهنگ «خاک» را خواند.

  در نخستین اجرای این آهنگ که در اعتراض به بحران گردوخاک «اهواز» ساخته شده بود دو بازیگر که به گِل و خاک آغشته بودند، پرفورمنس اجرا کردند. در این اجرا خواننده و گروه نوازندگان ماسک زده بودند. او حتی هنگام دریافت جایزه باربد هم رنج مردم خوزستان را از یاد نبرد و درباره وضعیت نامناسب هوا سخن گفت.

روزهای آخر سال ۱۳۹۶  انتشار آهنگ عربی شاد «حیک»که برگرفته از آهنگی با همین نام از «ناظم الغزالی» خواننده شهیر عراقی بود، با استقبال مردم خوزستان که از ریزگرد ها عاصی شده بودند، روبه رو شد. او در بهاریه ای که به مناسبت نوروز سال ۹۷  منتشر کرد با لحن استعاری نوشت: «معلم کلاس اول درست می گفت: بهار زیباست!»

همزمان با افزایش انتقادات او، موج ممنوعیت ها و محدودیت ها برای فعالیت ها و برگزاری کنسرت هم بیشتر می شد. آلبوم «سه گانه اجتماعی اول» پنجمین آلبوم این خواننده بود و به صورت اینترنتی بیرون آمد. این آلبوم حاوی اهنگ های «سرسام»، «پاره سنگ» و «انکار» بود که ترانه هایش از آثار «مونا برزویی»، «روزبه بمانی» و «آمانچ آذرمی» انتخاب شده بودند. این آلبوم به یکی از بحث برانگیزترین کارهای او تبدیل شد.

شهریور ماه ۹۷   آهنگی به نام «مسلخ» از «محسن چاوشی» منتشر شد. این قطعه که همراه یک موزیک ویدیو در معرض دید شنوندگان  قرار گرفت، بنا بود در آلبوم «ابراهیم» چاوشی عرضه شود. آلبومی که سازمان رسانه ای «اوج» تهیه کنندگی آن را بر عهده داشت. مضمون آهنگ «مسلخ» که به نام «دبی» هم در فضای مجازی شهرت داشت،  انتقاد به شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس بود و در ادامه به مسئله تجارت دختران ایرانی نیز می پرداخت.

«دست عجم خار رطب می خوره

شیره نخلا را عرب می خوره» 

 این عبارت در متن ترانه «مسلخ» انتقاد تند «مهدی یراحی» به همشهری و دوست قدیمی اش را به دنبال داشت. او در یادداشت اینستاگرامی تأکید کرد این ترانه توهین به ایرانیان عرب زبان خوزستان تلقی می شود.

او یک بار دیگر هم  پس از انتشار ترانه …. از داریوش اقبالی دست به قلم شد  با ادبیات صمیمانه و محترمانه در دفاع از ایرانیان عرب زبان جنوب کشور از داریوش اقبالی انتقاد کرد.

«داریوش اقبالی»که سابقه آشنایی و دوستی اش با او به چندین سال پیش یعنی زمان ساخت آهنگ «تصویر رویا» که توسط وی ساخته شده بود و به دلیل ساختن این آهنگ و ارتباطش با «داریوش اقبالی» احضار و محروم شده بود، در یادداشت کوتاهی ضمن عذرخواهی تاکید کرد اگر بخشی از متن کارش موجب سوء تفاهم شده ، پوزش می طلبد.  

بهمن ماه سال ۱۳۹۷ بود که او با انتشار پیامی در شبکه‌های اجتماعی خبر داد توسط وزارت ارشاد از فعالیت‌های هنری منع شده و مجوز تمامی کنسرت‌هایش در تهران و شهرستان‌ها را لغوکرده‌اند.

بر اساس اخبار مندرج در رسانه ها علت این ممنوعیت این بود که در اوج اعتراضات کارگران «شرکت ملی فولاد اهواز» او و گروهش در کنسرت ششم دی ماه ۱۳۹۷ که در تالار «آفتاب» اهواز  برگزار شد برای اعلام  همبستگی با کارگران زندانی، لباس فرمِ این کارگران معترض (که از خود آنان قرض گرفته بودند) را پوشیدند و روی صحنه رفتند. از طرف دیگر یک روز پس از این کنسرت و اعلام حمایت از کارگران معترض، ویدیوکلیپ «پاره‌سنگ» با مضمون ضدِجنگ، از او منتشر شد. برخی دلیل ممنوع الکار شدن او را این کلیپ و عده ای دیگر معتقدند ممنوع‌الکاری وی بیش از آن‌که به کلیپ ضدِجنگ مرتبط باشد با کنسرت او در همبستگی با کارگران بازداشتی گره خورده بود.

«مهدی یراحی»که خودش فرزند یکی از جانبازان جنگ ایران و عراق است و پدرش همچنان از مسمومیت شیمیایی رنج می کشد در واکنش به انتقادات از این نماهنگ نوشت: 

«این یک دادرسی ابدی است؛که بعد از فتح خرمشهر در تاریخ سوم خرداد ماه ۱۳۶۱  علیرغم وجود صلح در بستر خاورمیانه/جهان (به اعتراف سرداران خودتان مثلا حسین علایی) و پس رفتن عراق از مواضع اولیه اش، در حالی که به مجرد آتش بس ایران برای مذاکره و محکوم کردن صدام دست بالا را داشت، چرا به آتش جنگ دامن زدید و در راستای اهداف ایدئولوژیک و اهم آنها حرم گشایی جنگ را ادامه داده و عمر و زندگی چند نسل را منهدم کردید؟  چرا به جوانی باکری ها، کودکی من و هم نسلانم و آینده بچه های امروز رحم نکردید؟ و…»

فروردین ۱۳۹۸  سیلی در جنوب و غرب ایران شکل گرفت و او نیز برای همدردی با آسیب دیدگان قطعه ای به زبان عربی منتشر کرد. این قطعه که ترانه اش سروده «مرتضی حیدری آل کثیر» بود با کلیپی همراه بود که «فرید حیدری»آن را کارگردانی کرده بود و به وسیله موسسه فرهنگی و هنری «فرهنگ گستر صبا» تهیه شده بود.

 آذرماه ۱۳۹۸  در حالی روی صحنه رفت که کمتر از یکماه از اعتراضات و حوادث آبان ۹۸  گذشته بود.  او در این کنسرت آهنگ «سرسام» را به کشته شدگان اعتراضات آبان ماه تقدیم کرد و در جملاتی با یادآوری اینکه بایستی فرآیند نقد در کشور وجود داشته باشد و حتی نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران هم باید نقد شوند.گفت: همانطور که مجموعه امنیتی می تواند در حوزه فرهنگ سرک بکشد وآن را نقد کند ما هم باید بتوانیم آنان را نقد کنیم. ما باید فضای نقد را از کوچه و خیابان به سالن های کنسرت بیاوریم و نقدها و حرف های مان را به جای کف خیابان به فضاهای فرهنگی منتقل کنیم. نبایستی حتی یک قطره خون از دماغ کسی ریخته شود!

او در ادامه اعتراض به سرکوب خشن مردم در آبان ماه به جمع هنرمندانی پیوست که جشنواره فجر را تحریم کرده بودند.

اکنون دیگر صدای «مهدی یراحی» درگوش هواداران و علاقمندانش شبیه ماه اسفند بود و به نوشته یکی از آنان، صدایش ترکیبی بود از حزن و نشاط!

 بهمن ماه سال ۱۳۹۸ پس از شش ماه ممنوع الکاری مجوز کنسرت یراحی در تهران صادر شد. او در این کنسرت که صحنه مشابه فضای کلیپ«پاره سنگ» با موشک های کاغذی دکور شده بود با انرژی حاضر شد. او به دلیل عدم صدور مجوز آهنگ «پاره سنگ» را نخواند اما در پایان کنسرت و به هنگام خروج حاضرین، مردم این قطعه را به صورت هم‌خوانی اجرا کردند که بازتاب زیادی در رسانه ها داشت و موجب شد تا رسانه‌های محافظه‌کار و وابسته به حاکمیت دوباره به وی حمله کنند و «مهدی یراحی» باردیگر در معرض ممنوع الکاری قرار گرفت.

«محمد الله‌یاری» مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به این فضا سازی رسانه ای و احتمال ممنوع‌الفعالیتی وی گفت: پس از دریافت توضیحات مکتوب برگزارکننده کنسرت ۲۶ تیر، تشکیل جلسه می‌دهیم و در این‌ باره تصمیم می‌گیریم.  پس از گذشت یک ماه از این اظهارات مجوز اجرای تور کنسرت خوزستان او لغو شد.

یازدهم بهمن ۱۳۹۸ بود که او از ممنوع‌الکار شدن مجدد خود خبر داد و اعلام کرد تمامی کنسرت‌هایش لغو شده‌است. او یادداشتی را در صفحات اجتماعی خود منتشر کرد و نوشت: 

« اینجانب مهدی یراحی، توسطِ مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (این بار به سبب گفته‌هایم در کنسرت‌های اهواز و کرج و و اساساً به جهت سیاق و نگرشم) تا اطلاع ثانوی عملاً از کار در سرزمینم ممنوع شده‌ام. به‌همین دلیل روند اخذ مجوز برای اجراهای من در تمامی کنسرت‌های تهران و شهرستان‌ها مسدود و مجوزهای از پیش صادر شده لغو گردید. و…»

روزهای آخر پاییز سال ۱۳۹۹  و در آستانه ششم دی ماه که سالروز تولد «بهرام بیضایی» نویسنده و سینماگر است. او آهنگ «لاکپشت» را منتشر کرده و آن را «بیضایی» تقدیم کرد. او در متن تقدیمی اش نوشت:
لاک‌پشت یادواره‌ای‌ست ارمغانِ اندوه!
به پاسِ رنج‌های آشنای بزرگ؛ استاد بهرام بیضایی

این آهنگ با ترانه ای از «مونا برزویی» و با تنظیم «حداد کوشان» منتشر شد.

دی ماه همین سال او آهنگ «عکس شد» را برای جان باختگان «هواپیمای اوکراینی» در سالروز آن حادثه خواند. این قطعه دومین اثر از آلبوم «سه‌گانه اجتماعی دوم» است که ترانه آن را امید جامع سروده است.

آغاز سال ۱۴۰۰  او در مراسم خاکسپاری«آزاده نامداری» مجری تلویزیون حاضر شد و قطعاتی اجرا کرد اما پس از آن  ارتباطات وی نیز به میزان زیادی کم شد. انتشار دو آهنگ که هر دو با حوادث آبانماه ۹۸  مرتبط بودند کارنامه کاری او در این سال بود.

آهنگ عربی «اهواک»که باز هم با شعری از «مرتضی حیدری آل کثیر» بود با صدای معروف پیرزن جنوبی که خطاب به ماموران فریاد می کشید «مظاهرات سلمیه»، آغاز می شد. آهنگ بعدی که به مادران دادخواه حوادث آبانماه ۹۸ تقدیم شد.

«وداع بعد از رفتن» نام داشت که ترانه اش را «مونا برزویی» سروده بود. 

نیمه دوم سال  ۱۴۰۱  برای همه سال تلخی بود. او پس از درگذشت «مهسا امینی» و اعتراضات پس از آن که  جنبش زن، زندگی، آزادی نامیده شد ابتدا آهنگ « قفس بس» را با ترانه ای از «شهریار قنبری» خواند و منتشر کرد. دو سرود منتشر شده از سوی  در طول سال گذشته به شدت مورد استقبال معترضان و تظاهرکنندگان قرار گرفت. «سرود زن» که در مهرماه ۱۴۰۱  منتشر شد و«سرود زندگی» که در روز سی ام آبان ماه منتشر شد عملا او را به خواننده ای زیرزمینی مبدل کرد. 

او خواننده ای شد که تنها حضورش در مراسم خاکسپاری «حسین زمان» در اردیبهشت ماه سال جاری خبر ساز شد.

آهنگ روسریتو آخرین کار او تا پیش از دستگیری بود . این آهنگ که  قبل از این زمان با نام از خودت خبر بیار در آلبوم های قبلی منتشر شده بود ، این بار بدون سانسور و با متن اصلی اش در حساب های او در فضای مجازی منتشر شد و بسیاری از رسانه ها آن را باز نشر کردند.

 ششم شهریور ماه سال ۱۴۰۲  و یک روز پس از انتشار موزیک ویدیو «روسری تو» خبرگزاری میزان با انتشار خبر تشکیل پرونده قضایی برای او، این ترانه را «غیرقانونی و خلاف اخلاق و عرف جامعه اسلامی» دانست. مصطفی نیلی وکیل وی در واکنش به این خبر به روزنامه شرق گفت: «ما هم همچون شما از طریق رسانه‌ها متوجه خبر بازداشت آقای یراحی شدیم و در حال حاضر هیچ خبری از جزئیات و چرایی این بازداشت نداریم.»

Back to top