Click here to read this in English.
Written by Sina Toossi
در شرایطی که شورای نگهبان نامزدهای اصلاحطلب و میانهرو را کاملاً از میدان به در کرده، رقابت میان تندروها بیشتر به یک مصاف تشریفاتی تبدیل شده است
انتخابات در ایران هیچ گاه با استانداردهای دموکراسی های لیبرال جهان مطابقت نداشته است. با این حال، فرآیند انتخابات در ایران اغلب با جنب و جوش و تکاپویی همراه بوده که نمونهاش در خاورمیانه کم پیدا میشود. علیرغم محدودیت در آزادی بیان و نظارت استصوابی شورای نگهبان، بارها پیش آمده نامزدی که با جناح حاکم زاویه داشته توانسته در انتخابات پیروز شود. انتخابات پیش رو که قرار است روز ۲۸ خردادماه برگزار شود، میتواند نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی لقب بگیرد. نیروهای سیاسی تندرو که پس از سالها فشار آمریکا به شدت قدرت پیدا کردهاند، هر کسی را که ممکن بود نامزد مورد نظرشان، یعنی ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه را به چالش بکشد رد صلاحیت کردهاند
از زمان انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون، طیف سیاستمداری قابل قبول دارای دورههای انبساط و انقباض بوده است. از دهه هفتاد شمسی مهمترین تقابل سیاسی کشور میان آنهایی که میخواهند سیستم را اصلاح کنند و نهادهای منتخب مردمی را تقویت کنند و محافظهکاران که جهانبینی ایدئولوژیک محدودتری داشته و همواره به دنبال حفظ تسلط نهادهای مذهبی بودهاند. یکی از این نهادها شورای نگهبان است؛ شورایی ۱۲ نفره متشکل از شش فقیه و شش حقوقدان که وظیفه احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات و تصویب کلیه قوانین مصوب مجلس را بر عهده دارد. این شورا در سالیان اخیر نقش بسیار مهمی در حفظ نفوذ بیش از حد محافظه کاران در کشور ایفا کرده است
توازن سیاسی در ایران به شدت تحت تاثیر اقدامات آمریکا قرار گرفته است. تاثیر بیش از حد فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا علیه ایران همواره باعث تنگتر شدن فضای سیاسی داخل کشور برای صداهای مخالف و تضعیف عناصر میانهرو و اصلاحطلبی شده که سرمایه سیاسی محدود خود را صرف بهبود روابط با غرب کردهاند
در دهه هفتاد شمسی این اتفاق برای اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت ایران رخ داد. او در ازای تلاشی که برای آزادی گروگانهای امریکا در لبنان انجام داد، انتظار اقدام متقابل داشت، اما دولت جورج بوش پدر پای حرفش نماند. بعدها نیز قرار بود شرکتهای نفتی آمریکا و دیگر کشورهای غربی در عملیات توسعه، اکتشاف و بهرهبرداری از میادین نفتی ایران مشارکت داشته باشند، اما تحریمهای دولت بیل کلینتون علیه ایران جلوی این همکاری را گرفت. جورج بوش پسر نیز در واکنش به کمکهای محمد خاتمی، رئیسجمهور بعدی ایران به آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر و ایده «گفتگوی تمدنهای» او، ایران را بخشی از «محور شرارت» خواند. و شاید در سرنوشتسازترین مورد، در شرایطی که حسن روحانی رئیسجمهور کنونی ایران طی یک دهه اخیر تمام تلاش خود را برای تعامل دیپلماتیک با آمریکا و مذاکره در خصوص توافق هستهای با غرب انجام داده بود، دونالد ترامپ پاسخ او را با کارزار «فشار حداکثری» داد. نتیجه سیاستهای ترامپ اکنون در رقابتهای انتخاباتی ایران قابل مشاهده است: میانهروها و اصلاحطلبان ایران قدرت خود را از دست دادهاند و تندروها رفته رفته تمام قدرت را از آن خود میکنند
شورای نگهبان که اکثریت آن را اصولگرایان در اختیار دارند به شکل بیسابقهای نامزدهای جناح رقیب را از حضور در انتخابات پیش رو منع کرد. از بین ۵۹۲ نامزدی که برای حضور در انتخابات ثبت نام کرده بود، تنها هفت نفر احراز صلاحیت شدند. هیچ اصلاحطلب یا میانهروی شاخصی در بین این هفت نفر حضور ندارد، و سه تن از آنها تندروهای نزدیک به رئیسیاند که احتمالاً به نفع او کنار میکشند. در بین کاندیداهای رد صلاحیت شده، شاخصترین چهره علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس و معتمد نظام بود که از جمع اصولگرایان جدا شده و به یک میانهروی طرفدار برجام تبدیل شده بود
از همین حالا همه میدانند که انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به شکلی محدود و با مشارکت اندک برگزار خواهد شد. بسیاری از ایرانیهایی که در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ رکورد حضور در پای صندوقهای رای را برای انتخاب حسن روحانی شکسته بودند، از عملکرد او در چهارساله دوم ریاستجمهوریاش – از سرکوب خشونتآمیز اعتراضات و رکود اقتصادی تا شکست روحانی در انجام اصلاحات اجتماعی و سیاسی – ناامید شدند. انصراف محمد جواد ظریف، وزیر خارجه روحانی، از ثبت نام در انتخابات نیز هرگونه امید به مشارکت طبقه متوسط طرفدار میانهروها در انتخابات را از بین برد. ظریف که بارها از عدم تمایلش به ریاستجمهوری سخن گفته بود، پس از حملات گسترده تندروها و گلایه آیتالله خامنهای رهبر ایران از اظهاراتش در فایل صوتی لورفته، مصمم شد در انتخابات حضور نداشته باشد. تصمیم علی لاریجانی به نامزد شدن در انتخابات امید میانهروها به شکست دادن رئیسی را زنده کرد. اما اکنون با رد صلاحیت او مشخص میشود مراکز اصلی قدرت در تهران اهمیتی به رقابتی بودن انتخابات یا مشارکت بالای مردم نمیدهند
اگر فهرست کاندیداهای تایید شده شورای نگهبان تغییری نکند، فضا برای برگزاری یک انتخابات تشریفاتی مهیا شده است. آیتالله خامنهای همچنان میتواند با حکم حکومتی نظر شورای نگهبان را نقض کند. روحانی و دیگران نیز در روزهای گذشته او را تحت فشار گذاشتهاند تا از این قدرت خود استفاده کند، اما هنوز چنین تصمیمی نگرفته است. به علاوه، لاریجانی رد صلاحیت خود را پذیرفته و دیگر چهرههای شاخص از جمله معاون اول اصلاحطلب روحانی، یعنی اسحاق جهانگیری و علی مطهری، نماینده میانهروی سابق مجلس، گفتهاند به رای شورای نگهبان اعتراضی نمیکنند. شورای نگهبان عملاً برای همه این موضوع را روشن کرده که تنها جناح کاملاً اصولگرای جمهوری اسلامی حق ریاست جمهوری ایران را دارد
آرایش کاندیداهای تایید شده حاکی از آن است که انتخابات برای رئیسی رقابتی نخواهد بود. علیرضا زاکانی یکی از سه تندروی نزدیک به رئیسی است که برای حضور در انتخابات تایید شده است. او که نماینده مجلس و یکی از مخالفان سرسخت برجام است، توافق هستهای را «جسد متعفن» نامیده و خواستار استیضاح روحانی و همه مقاماتی شده که به دنبال بهبود روابط ایران و غرب هستند. نامزد دیگر سعید جلیلی است که در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد ریاست تیم مذاکرهکننده هستهای ایران را بر عهده داشت و هیچ انعطافی هم از خود نشان نمیداد. او چندی پیش به دیپلماتهای روحانی حمله کرد و مدعی شد دولت کنونی قدرت ایران در دیپلماسی با غرب را از بین برده است. نامزد سوم نیز امیرحسین قاضیزاده هاشمی است. او میگوید «کسانی که به اروپا اعتماد دارند و از برجام دفاع میکنند» نفوذیهایی هستند که باید از نظام بیرونشان کرد
از بین سه نامزد تایید شده دیگر، دو نفر متعلق به جناح میانهرو هستند، اما سابقه سیاسی لازم برای به چالش کشیدن رئیسی را ندارند. نامزد سوم نیز محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران است که در گذشته بارها نامزد شده و شکست خورده است. یکی از دو نامزد میانهرو، عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی در دولت حسن روحانی است. البته عملکرد اقتصادی ضعیف دولت روحانی و کاهش شدید محبوبیت روی همتی نیز تأثیر میگذارد، چرا که این نامزد تکنوکرات را به دولت روحانی بسیار نزدیک میدانند. نامزد دیگر نیز محسن مهرعلیزاده، سیاستمدار اصلاحطلب و استاندار سابق اصفهان است که سالهاست از صحنه سیاسی خارج شده است. آذر منصوری، سخنگوی جبهه اصلاحات، میگوید همه کاندیداهای مد نظر اصلاحطلبان رد صلاحیت شدهاند و جبهه اصلاحات در انتخابات پیش رو از هیچ نامزدی حمایت نمیکند
ترکیبی که شورای نگهبان برای انتخابات ۲۸ خرداد چیده، نه تنها ضربهای به مشروعیت جمهوری اسلامی است، بلکه به اعتبار رئیسی نیز ضربه میزند. انتخابات ریاستجمهوری در ایران معمولاً رقابتی است و در آن شاهد حرکتهای مردمی و مناظرههای تلویزیونی بسیار چالشی هستیم. رئیسی امسال با هیچ یک از این دو روبرو نخواهد شد. در عوض، تصور همگان این است که نظام، ریاستجمهوری را تقدیم او کرده است. این مسئله میتواند شانس رئیسی برای جانشینی خامنهای را به خطر بیندازد. شاید به همین دلیل باشد که او نیز تصمیم شورای نگهبان مبنی بر رد صلاحیت گسترده نامزدها را به باد انتقاد گرفت و گفت تلاش میکند انتخابات را «رقابتیتر» کند
رئیسی با پیروزی در انتخابات، جهانبینی خود را که مبتنی بر تندروی است وارد قدرت میکند و این مسئله میتواند انزوای بینالمللی ایران را افزایش دهد. سابقه او در نظام قضایی ایران مملو از سوءاستفاده است. او در اعدامهای دستهجمعی دگراندیشان در سال ۱۳۶۷ نقش مهمی داشته است. رئیسی با جمع کردن افرادی چون جلیلی، زاکانی و قاضیزاده در کنار خود، تندروترین چهرههای مخالف آمریکا و مخالف دیپلماسی را وارد عرصه قدرت میکند. البته خود رئیسی در انتخابات سال ۱۳۹۶ توافق هستهای را «سندی ملی» خواند که «باید به آن احترام گذاشت». با اینکه انتخاب او به عنوان رئیسجمهور به معنی پایان مذاکرات احیای برجام نخواهد بود، اما ریاستجمهوری او برجام را به سقف، و نه سرآغاز تعامل دیپلماتیک با غرب تبدیل میکند
Back to top