۲۱ ام اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۵ در شهر آبادان متولد شد و ۵۶ سال بعد در همین تاریخ، روز ۲۱ اردی بهشت ماه سال ۱۴۰۱ در تهران دستگیر و روانه زندان شد.
او در خانوادهای زحمت کش و پرجمعیت به دنیا آمد. پدرش نگهبان شرکت نفت بود و خانواده اش در محله احمد آباد آبادان سکونت داشتند. او نهمین فرزند مادری بود که به صورت مستمر برای بهبود معشیت ده فرزندش خیاطی میکرد تا بتواند کمی به اقتصاد خانواده کمک کند.
ریحانه انصاری نژاد تحصیلات ابتدایی را در آبادان سپری کرد و از دوران نوجوانی شاهد رنجها و مشقتهای کارگران از جمله پدر و برادر بزرگترش در راه تامین معیشت بود.
او دوران انقلاب سال ۱۳۵۷ را در آبادان مشاهده کرد و پس از آغاز حمله نظامی عراق به خاک ایران و به دنبال ناامنی شهر آبادان از آنجا به تهران کوچ کرد.
ریحانه انصاری نژادکه نهمین فرزند خانواده بود از نگاه برادرش دختری مهربان، صبور و خنده رو بود که همواره میکوشید به دیگران کمک کند و در برابر سختیها مقاومت کند.
زندگی در پایتخت به عنوان یک جنگ زده یا آواره جنگی شاید سختتر از زندگی کارگری در شهرستان بود، اما او به تحصیل ادامه داد، ولی در آستانه ورود به دانشگاه با انقلاب فرهنگی مواجه شد و از تحصیل بازماند.
سرانجام او توانست با فوق دیپلم ژنتیک از دانشگاه اهواز فارغ التحصیل شود. ریحانه انصاری نژاد پس از ازدواج صاحب دختری شد که نامش را فرزانه گذاشتند، اما شش ماه پس از تولد فرزند، همسرش که کارگر ریخته گری دچار سانحه شده و درگذشت.
ریحانه انصاری نژاد پس از فوت همسرش سرپرستی تنها دخترش را بر عهده گرفت.
او در طول سالهای زندگی در مشاغل مختلفی کار کرده است. زمانی مخارج زندگی را با کار تایپ و حروفچینی و زمانی دیگر با یکی از شرکتهای پیمانکار وزارت نیرو همکاری میکرد و در آنجا شاغل بود. همه مشاغل کوتاه مدت و بلند مدت در شرکتها و بنگاههای غیر دولتی بود و طبعا کار کردن دراین موسسات خصوصی مطابق قراردادی است که بر اساس دستورالعمل وزارت کار وتعاون و اموراجتماعی انجام میشود و فردی که کار میکند دستمزدبگیر و کارگر محسوب میشود.
به همین دلیل او در تمام دوران کاری اش و در همه مشاغلی که یافته بود همواره با مشکلات صنفی و معیشتی و حقوقی و فرهنگی کارگران و دستمزد بگیران آشنا بود وبا اغلب موارد سر و کار داشت.
پس از این دوره کارها و تلاش هایش در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، در آخرین سال خدمت شغلی اش و در حالی که تنها یک سال تا فرا رسیدن موعد بازنشستگی او باقی مانده بود، دستگیر شد.
نهم اردی بهشت سال ۱۴۰۲ و در آستانه روز جهانی کارگر، او که به همراه جمعی از فعالان صنفی و کارگری به منزل «محمد حبیبی» معلم زندانی و یکی از اعضای شناخته شده «کانون صنفی معلمان ایران» رفته بود، بار دیگر بازداشت شد.
این بازداشت ده روز طول کشید و در هجدهم اردی بهشت ماه با سپردن وثیقه یک میلیارد تومانی او به همراه «انیشا اسداللهی» یکی دیگر از بازداشت شدگان در منزل حبیبی به صورت موقت از زندان اوین آزاد شد.
حدود دو ماه بعد طی تماسی تلفنی به وی اطلاع داده شد که جهت برگزاری دادگاه در در شعبه پانزده دادگاه انقلاب حاضر شود.
او در این دادگاه که روز دوشنبه بیست و ششم تیرماه سال ۱۴۰۲ به ریاست قاضی صلواتی برگزارشد، حاضر بود. دادگاه وی را به «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» متهم کرد و پس از برگزاری جلسه دادرسی، «زندی» وکیل ریحانه انصاری نژاد لایحه دفاعیه اش را به دادگاه ارائه داد.
کمتر از دو هفته پس از برگزاری این جلسه، دادگاه وی را از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به چهار سال حبس تعزیری و در باب مجازات تکمیلی به منع عضویت در احزاب، گروه ها، دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات و خروج از کشور به مدت دو سال محکوم کرد.
پایگاه خبری «امتداد» در ادامه این گزارش یادآوری کرد که با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی چهار سال حبس برای وی قابل اجرا خواهد بود.
خانم انصاری نژاد روز پانزدهم آبان ماه سال ۱۴۰۲ احضار شد و پس از حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای اوین، جهت تحمل دوران حبس به زندان اوین منتقل شد و تاکنون در زندان به سر میبرد.
یک سال پیش از آغاز این رویدادها، ماموران امنیتی در ساعات پایانی ۲۱ ام اردی بهشت ماه سال ۱۴۰۱ شبانه و با ترفند به منزل او که در یکی از مناطق غربی شهر تهران است، حمله کردند. آنان که ساعاتی پس از نیمه شب وارد منزل مسکونی ریحانه انصاری نژاد و دختر جوانش شده بودند، پس از تفتیش و بازرسی منزل او را دستگیر کردند.
نیروهای امنیتی در این بازداشت علاوه بر ضبط وسایل شخصی و الکترونیکی وی مانند لپ تاپ و تلفن همراه، بعضی از وسایل دخترش را نیز ضبط کرده و با خود بردند.
حسابهای بانکی وی هم طی این دستگیری مسدود شدند.
بازداشت وی در بامداد ۲۲ ام اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ با دستگیری چندتن از فعالان صنفی و کارگری همراه بود و به نوشته برخی رسانهها وابسته به حاکمیت این اقدام در پی ملاقات بازداشت شدگان با دو فرانسوی تبارکه از سوی نیروهای امنیتی به جاسوسی متهم شده بودند و به ادعای ماموران به قصد ساماندهی اغتشاشات و تزریق پول به ایران سفر کرده بودند، صورت گرفته است.
دو ماه بی خبری از وضعیت بازداشت شدگان و تشدید دلنگرانی خانوادههای بازداشت شدگان بستگان نیشتا اسد اللهی، کیوان متهدی و شعبان محمدی از ایشان موجب شد تا رسانههای حقوق بشری و دوستان و نزدیکان آنان گزارشهایی از این بی خبریها و دلنگرانیها مخابره کنند. آنان با اشاره به اینکه ۷۵ روز از دستگیری و نگهداری بازداشت شدگان در بند ۲۰۹ زندان اوین میگذرد و در این مدت هیچ گونه خبر، ملاقات و یا حتی تماس با زندانیان نداشته اند، اظهار نگرانی کرده و خواستار رسیدگی شدند.
او اکنون چندین ماه است که در زندان اوین ساکن است، اما ساکت نیست.
نخستین روز از ماه میدر سال جاری که مصادف با یازدهم اردی بهشت ماه سال ۱۴۰۳ است او طی یادداشتی کوتاه که به مناسبت روز جهانی کارگر از زندان اوین ارسال کرد و منتشر شد، نوشته است:
هر چند برخی گروههای سیاسی که نگاه ابزاری به کارگران و فعالین کارگری دارند ادعا میکنند که پاسخ مشکلات ما کارگران را دارند، اما واقعیت آن است که نگاه ابزاری و خارج از طبقه آنها کمکی به سازمان یابی فراگیر و از پایین ما کارگران نکرده و نخواهد کرد. کارگران بدون سازماندهی در تشکلهای مستقل خود به سیاهی لشکر جناحهای سیاسی چه در قدرت و چه در اپوزیسیون تبدیل خواهند شد.
او طی ماههای اخیر در زندان از مشکلات جسمی مختلف مربوط به عضلات و مفاصل رنج میبرد و به رغم نیاز به متخصص برای تشخیص بیماری و درمانهای تخصصی نتوانست به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام شود.
سرانجام و پس از تعلل چند ماه از سوی دادستانی، مجوز صادر شد و او روز بیست و نهم خردادماه سال جاری جهت ویزیت پزشک روماتولوژ به بیمارستان اعزام شد.
همچنین بر اساس گزارشهای ارسالی و در پی افزایش فشار مضاغف به زنان زندانی معترض که پس از بازدید قاضی افشاری از بند زنان زندان اوین صورت گرفت او نیز از تماس تلفنی با خانواده اش محروم شد.
شورای ملی ایرانیان آمریکایی (NIAC) زندانی شدن انصاری نژاد به دلیل شرکت در اعتراضات کارگری را به شدت محکوم می کند و از دولت ایران می خواهد که او را همراه با سایر زندانیان سیاسی آزاد کند. جمهوری اسلامی ایران باید با آزادی فوری و بدون قید و شرط انصاری نژاد و سایر زندانیان کارگری و سیاسی که به ناحق به دلیل اعمال حقوق بشری خود بازداشت شده اند، به تعهدات بین المللی خود پایبند باشد. ادامه سرکوب فعالان صلح طلب نه تنها با قوانین بین المللی مغایرت دارد، بلکه ایران را در صحنه جهانی منزوی می کند.
Back to top