۲۲ شهریور: مهسا امینی توسط گشت ارشاد در تهران بازداشت شد و تنها چند ساعت بعد از بازداشت در شرایط کما به بیمارستان تهران منتقل شد.
یک روز بعد با انتشار این خبر، شهروندان در شبکه های اجتماعی به شدت به این موضوع واکنش نشان دادند.
۲۵ شهریور: مهسا امینی پس از رفتن به کما جان باخت. مقامات اعلام کردند او دچار حمله قلبی شده است. خانواده او هرگونه مشکل قبلی را انکار کردند. پدرش بعدا گفت که پاهای دخترش کبود بوده است و پلیس را مسئول مرگ او دانست. آقای ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری خواستار تحقیق و تفحص شد. اعتراضات در شبکههای اجتماعی و خیابانها آغاز شد.
۲۵ شهریور: غروب همین روز اولین تجمع اعتراضی در تهران و مقابل بیمارستان کسری شکل گرفت. تجمع عصر روز جمعه با واکنش شدید نیروهای امنیتی مواجه شد و بازداشت های گسترده را در همان زمان و روزهای بعد به همراه داشت.
۲۵ شهریور: اولین تجمع بزرگ اعتراضی در همان شب و پس از مرگ مهسا امینی در شهر رشت برگزار شد. مردم این شهر در دو تجمع بزرگ در خیابان بیستون و شهرداری رشت به این مرگ مشکوک اعتراض کردند که با سرکوب و حمله نیروهای امنیتی مواجه شد. مردم در این تجمع شعارهایی هم چون مرگ بر دیکتاتور دادند و روسری از سر برداشتند.
۲۶ شهریور: تظاهرات در مراسم تشییع پیکر مهسا امینی در سقز، زادگاه او در کردستان آغاز شد. نیروهای امنیتی گاز اشک آور شلیک کردند. تظاهرات به مرکز این شهر کشیده شد. مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور» سردادند و برخی از زنان روسری خود را از سر برداشتند. نخستین بار شعار «زن، زندگی، آزادی» در این شهر سر داده شد و این شعار به مدد انتشار ویدیوهای اعتراضات به سرعت در تمام ایران فراگیر شد.
۲۷ شهریور: تظاهرات گسترده شد و این بار تهران تبدیل به کانون اعتراض شد. صدها نفر در اطراف دانشگاه تهران تجمع کردند و فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر دادند. در همین روز گروهی در مقابل مجلس تجمع کردند که در نهایت توسط اطلاعات سپاه بازداشت و گروهی پس از چند ساعت و برخی پس از ۲۴ ساعت آزاد شدند و تعدادی از این بازداشت شدگان در روزهای بعد بار دیگر بازداشت شدند.
۲۸ شهریور: اعتراضات در رشت، مشهد، اصفهان و تهران تشدید شد. نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان با هم درگیر شدند. تقریبا در تمام این شهرها اینترنت به طور کامل قطع و از دسترس خارج شد و حتی بعد از اتصال دوباره، اینترنت بسیار کند بود.
۳۰ شهریور: جمهوری اسلامی دسترسی به اینستاگرام و واتساپ را محدود کرد. منابع رسمی هشت کشته در این ناآرامیها را تایید کردند.
۳۱ شهریور: معترضان در تهران و چند شهر دیگر، کلانتریها و خودروها را به آتش کشیدند. آقای رئیسی اعلام کرد «آشوب» غیرقابل قبول است. امریکا گشت ارشاد تهران را تحریم کرد. در همین حال اینترنت به شدت کند و فیلترینگ بسیار تشدید شد.
۲ مهر: پس از متهم کردن مخالفان مسلح به دست داشتن در ناآرامیها، سپاه پاسداران اولین حمله از چندین حمله خود را به پایگاههای گروههای شبه نظامی در منطقه کردستان عراق انجام داد.
۵ مهر: درگیری نیروهای امنیتی و معترضان در دهها شهر ادامه پیدا کرد. علیرغم سرکوبها، رسانههای اجتماعی از داخل ایران همچنان معترضان را در حال سر دادن شعار «زن، زندگی، آزادی» و سوزاندن روسریهایشان به نمایش میگذاشتند. ولین خبر از کشته شدگان اعتراضات نیز از شهرهای آمل و بابل و رشت گزارش شد و استان های شمالی کشور به سرعت به اصلی ترین مراکز اعتراضات تبدیل شدند.
۸ مهر: این روز، مرگبارترین روز از زمان آغاز اعتراضات بود. مأموران امنیتی در جنوب شرقی شهر زاهدان در جریان سرکوب مردم پس از برگزاری نماز جمعه به سوی معترضان آتش گشودند. مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان بعدتر آمار کشتهشدگان را نزدیک به ۹۰ نفر اعلام کرد. به این ترتیب تعداد کشته شدگان سه رقمی شد.
۹ مهر : در این روز نیروهای امنیتی به همراه لباس شخصی ها و بسیج دانشجویی از ساعت ۵ عصر دست به حمله گسترده به دانشگاه شریف زدند. این دانشگاه از اولین روزها تبدیل به کانون اعتراضات شده بود. بیش از ۲۰۰ دانشجو بازداشت شدند و ده ها استاد که سعی کردند به دانشجویان کمک کنند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. مردم تهران برای توقف حمله به دانشگاه شریف به سمت خیابان آزادی تهران حرکت کردند و سعی کردند خیابان های به سمت دانشگاه را مسدود کنند. نهایتا پس از حضور وزیر علوم در دانشگاه حملات متوقف شد.
۱۱ مهر: علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بعد از ۱۶ روز سکوت، در اولین اظهار نظر خود از نیروهای امنیتی حمایت کرد. او در مورد مرگ مهسا امینی گفت:«درگذشت دختر جوان دل ما را هم سوزاند» و آن را «حادثهای تلخ» خواند و دشمنان ایران را متهم به هدایت اعتراضات کرد و به معترضان هشدار داد. مردم اما در چندین شهر با سرپیچی از این هشدار شعار دادند «جمهوری اسلامی نمی خوایم، نمیخوایم» و «مرگ بر خامنهای». شعاردهی شبانه علیه حکومت شدت گرفت و تا نوروز سال ۱۴۰۲ادامه یافت
۱۵ مهر: پس از انتشار نام کشته شدگانی هم چون نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل زاده، حکومت کشته شدن آنها به دست ماموران خود را تکذیب کرده و علت مرگ را خودکشی اعلام کردند. گزارش پزشکی قانونی در مورد مرگ مهسا امینی منتشر شد. در این گزارش دلیل مرگ بیماری زمینهای اعلام شد.
۱۸ مهر: گزارشها از تیراندازی مرگبار ماموران امنیتی به سوی معترضان در سنندج منتشر شد. همچنین براساس گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، با تظاهرات کارگران پالایشگاه نفت آبادان، کنگان و پتروشیمی بوشهر، اعتراضها به بخش انرژی ایران سرایت کرد.
۲۳ مهر:آتشسوزی مرگباری در زندان اوین تهران، جایی که بسیاری از زندانیان سیاسی و دوتابعیتی در آن نگهداری میشوند، رخ داد. شاهدان از شنیدن صدای تیراندازی خبر دادند. قوه قضاییه جمهوری اسلامی بعدا گفت که هشت نفر در ایران ناآرامیها جان باختند. اما شاهدان عینی از کشته شدن دستکم ۲۰ نفر سخن گفتند.
۲۷ مهر: الناز رکابی، سنگنورد ایرانی که در جریان فینال مسابقات قهرمانی سنگنوردی آسیا در کره جنوبی بدون حجاب حاضر شد و از معترضان حمایت کرد، به تهران بازگشت. او گفت ناخواسته بدون حجاب در مسابقه شرکت کرده است.
۳۰ مهر: در سراسر جهان دهها هزار نفر در تظاهرات ضد حکومت جمهوری اسلامی و همبستگی با معترضان داخل ایران شرکت کردهاند در این روز هشتاد هزار نفر در بزرگترین تظاهرات ایرانیهای اروپا در برلینِ آلمان گردهم آمدند.
۴ آبان: مراسم چهلم مهسا امینی در قبرستان آیچی شهر سقز برگزار شد. با وجود تلاش نیروهای امنیتی حکومت ایران برای جلوگیری از برگزاری مراسم و بستن راهها، هزاران نفر در این قبرستان تجمع و علیه حکومت شعار دادند. نیروهای امنیتی به سوی عزاداران تیراندازی کردند. پدر، مادر و برادر مهسا تحتالحفظ ماموران امنیتی در خانه خود در حبس بودند و به آنها اجازه خروج از خانه و رفتن به مزار مهسا داده نشد.
در این روز همچنین حمله به شاه چراغ در شیراز ۱۵ کشته برجای گذاشت. دولت اسلامی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
۷ آبان: فرمانده سپاه به معترضان هشدار داد که به خیابان نیایند. او گفت: «شرارت را پایان دهید. امروز روز پایان اغتشاشات است دیگر به خیابان نیایید. از جان ملت چه میخواهید.»معترضان به این سخنان اهمیتی نداده و به خیابان آمدند.
۹ آبان: به گزارش تسنیم نیوز حدود هزار نفر به دلیل ناآرامیها در تهران با محاکمه عمومی روبهرو خواهند شد. همچنین در این روز کانادا چهار فرد و دو نهاد جمهوری اسلامی را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد. نام نیروی انتظامی، جامعه المصطفی، حسن رحیمی فرمانده نیروی انتظامی تهران و همچنین معاون قضایی در استان خراسان شمالی و مازندران در در این فهرست قرار داشت.
۱۱ آبان: جلسه غیررسمی شورای امنیت سازمان ملل که آمریکا و آلبانی درخواست برگزاری آن را برای بررسی سرکوب اعتراضها در ایران داده بودند برگزار شد.در این جلسه جاوید رحمان، نماینده ویژه سازمان ملل در امور ایران، شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و نازنین بنیادی، بازیگر سخنرانی کردند.
۱۲ آبان: اعتراضات در این روز با شدت در تمام ایران ادامه داشت و ده ها شهر کشور از جمله رشت و اراک و شیراز و تهران و … به شدت درگیر اعتراض شدند و در جنوب تهران یکی از بزرگ ترین سرکوب ها رخ داد. هم چنین غرب تهران نیز یکی از سخت ترین روزهای اعتراضات را بار دیگر شاهد بود.
در این روز همچنیم یک روحانی در یکی از مساجد شیعیان در زاهدان، شهری که بیشتر مسلمانان آن سنی هستند، به ضرب گلوله کشته شد.
تجمعهای اعتراضی در پی مراسم چهلمین روز کشته شدن حدیث نجفی، از جانباختگان در اعتراضات جاری در بهشت سکینه کرج شکل گرفت و سپس گسترش یافت. تصاویر از سیل معترضان در اتوبان کرج حکایت داشت. همچنین مردم معترض با حمله به یک کیوسک پلیس در حصارک کرج آن را آتش زدند. در ویدیویی دیگر مردم یک خودرو نیروهای امنیتی را واژگون و آن را به آتش کشیدند. روحالله عجمیان، از بسیجیان نزدیک به حکومت در این روز کشته شد.
۱۸ آبان: ویدئوها نشان میدهد که تیم واترپلو ایران سرود ملی را نخواندند. معترضان این اقدام را آخرین نمایش حمایت ورزشکاران ایرانی از تظاهرات میدانند.
پس از اینکه سپاه پاسداران به ریاض گفت که رسانههای خود را کنترل کند، وزیر اطلاعات ایران به عربستان سعودی هشدار داد که هیچ تضمینی برای ادامه «صبر استراتژیک» تهران وجود ندارد.
۲۰ آبان: تجمع هزاران نفر در زاهدان در اعتراض به کشتار ۸ مهر در این شهر رخ داد و پس از سخنرانی مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان در مراسم نماز جمعه این شهر هزاران نفر در اعتراض به کشتار روز ۸ مهر در این شهر تجمع کردند.
آقای عبدالحمید در این سخنرانی گفت اکثریت مردم ایران از هر دین و قومی نسبت به وضعیت موجود، «اعتراض» دارند و مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید حرف معترضان را گوش کنند.
او همچنین از نمایندگان پارلمان که خواستار اعدام معترضان شده بودند به شدت انتقاد کرد و گفت: «شما باید از حقوق زندانیانی و حقوق مردم دفاع کنید…. شما نامه مینویسید و سختترین مجازات را برای مردم میکنید، آیا شایسته نمایندگی ملت هستید؟ آیا پارلمانهای دیگر در دنیا این کار را میکنند که شما کردید؟»
۲۳ آبان: امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، اعتراضات ایران را «انقلاب» توصیف کرد و گفت که سرکوب، دستیابی به توافق بر سر احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران را قدرتهای جهانی را دشوارتر میکند. اتحادیه اروپا تحریمها علیه مقامات و سازمانهای ایرانی را تشدید کرد.سپاه پاسداران به پایگاههای شبه نظامیان کرد ایرانی در عراق حمله کرد، مقامات اعلام کردند حداقل دو نفر در کشته شدند.
۲۵ آبان: یکی از «مرگبارترین» روزهای اعتراضات بود. اعتراضات در چندین شهر ادامه داشت و دستکم در ایذه و اصفهان به کشتهشدن تعدادی از معترضان و «نیروهای امنیتی» انجامید. کیان پیرفلک کودک هشت ساله مورد اصابت گلوله قرار گرفت و درگذشت و پدرش نیز با جراحات جدی راهی بیمارستانی در تهران می شود.
۲۶ آبان: واکنشهای گسترده به کشته شدن کیان پیرفلک، کودکی ایذهای ایجاد شد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، اسرائیل و سرویسهای اطلاعاتی غربی را به برنامهریزی برای تجزیه ایران و آغاز جنگ داخلی متهم کرد و گفت که ایرانی «لیبی یا سودان نیست».
۲۹ آبان: ادامه اعتراضها در شهرهای کردنشین و سرکوب خونبار مردم در مهاباد و بوکان شدت گرفت؛ همچنین در این روز هنگامه قاضیانی ، بازیگر سینما و تلویزیون بازداشت شد، احسان حاج صفی، کاپیتان تیم ملی، در این روز و در صداوسیما سخنانش را با «خدای رنگین کمان» شروع کرد که جمله معروف کیان پیرفلک بود.
۱ آذر: کمیساریای عالی حقوق بشر از کشته شدن بیش از ۳۰۰ نفر در اعتراضات جاری ایران خبر داد. که بیش از ۴۰ نفر از آن ها کودک بودهاند. این سازمان همچنین اعلام کرد که ۱۴ هزار نفر دستگیر شدهاند.
کمی بعد و در اولین ماه زمستان تعداد امار کشته شدگان به بیش از ۵۰۰ نفر و تعداد بازداشتی ها به بیش از ۸۰ هزار نفر افزایش یافت.
۳ آذر: قطعنامه حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی در سازمان ملل رای آورد؛ همچنین رای مثبت اعضا به تشکیل کمیته حقیقت یاب درباره وقایع ایران ثبت شد. جمهوری اسلامی اعلام کرد که با این کمیته همکاری نخواهد کرد و آن را سیاسی خواند.
۵ آذر: علی خامنهای از نیروهای بسیج در سرکوب معترضان تمجید کرد. به گفته او آن ها جان خود را برای محافظت از مردم در برابر «آشوبگران» فدا کردند. خبرگزاری هرانا میگوید که ۴۴۸ معترض از جمله ۶۳ کودک و ۵۷ تن از نیروهای امنیتی کشته شدهاند.
۱۳ آذر: خبری عجیب درباره تعطیلی گشت ارشاد، محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران در مورد تعطیلی گشت ارشاد گفت: «گشت ارشاد ربطی به قوه قضائیه ندارد و از همان جایی که در گذشته تاسیس شد از همانجا نیز تعطیل شد. البته قوه قضائیه نظارتهای خود را بر کنشهای رفتاری در سطح جامعه ادامه میدهد.»
۱۷ آذر: یکی از غم بارترین وقایع دوران اعتراضات با یک اعدام دردناک رقم خورد. محسن شکاری جوان ۲۳ ساله، به اتهام مجروح کردن یک مامور امنیتی با چاقو و مسدود کردن یکی از خیابانهای تهران حلق آویز شد.
۲۱ آذر: در این روز و تنها به فاصله ۴ روز پس از اعدام اول، مجید رضا رهنورد به اتهام محاربه و قتل دو بسیجی در ملاء عام اعدام شد.
Back to top